245526 قانون ملاک است نه منافع جناحی « قانون ملاک است نه منافع جناحی » عنوان سرمقاله روزنامه حمایت نوشته حسین ارجلو است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: <p><span style="font-size: 12px">نخبگان یا خواص به دلیل اعتبار و وجاهتی که در میان اقشار مختلف جامعه دارند و همچنین به جهت اثرگذاری و سابقه آن&zwnj;ها، همواره از اثربخشی بالایی بر افکار عمومی، رفتارها و حتی عادت&zwnj;های عموم مردم برخوردار بوده&zwnj;اند. ازاین&zwnj;رو، جهت&zwnj;دهی صحیح به ایده&zwnj;ها، خلقیات و عادات لایه&zwnj;های مختلف جامعه به نحوه رفتار و سوگیری این جماعت شاخص و برجسته گره&zwnj;خورده که در مباحث جامعه&zwnj;شناختی از آن&zwnj;ها به&zwnj;عنوان نخبه تلقی می&zwnj;شود. از سوی دیگر، انحراف از انجام مسئولیت&zwnj;ها و یا فقدان زمان&zwnj;شناسی و دشمن&zwnj;شناسی، خطر منحرف کردن جامعه از مسیر حق، عدالت&zwnj;خواهی و از سوی دیگر جناح&zwnj;گرایی را تقویت کرده و تبعاتی خطرناک و پیامدهای تلخی را در پی خواهد داشت.<br />روشن است که تخطی از مسیر چارچوب&zwnj;های بدیهی کشور و قوانین مصرح، اوج&zwnj;گیری هوچی&zwnj;گری و قانون&zwnj;گریزی را موجب شده و خطر نزدیک شدن به خطوط قرمز نظام را به دنبال دارد. در مراحل بعدی، پافشاری بر این نهج و دوری از منطق، نتیجه&zwnj;ای جز هرج&zwnj;ومرج و تئوریزه شدن بی&zwnj;قانونی نخواهد داشت. بر این اساس، محوری&zwnj;ترین و کلیدی&zwnj;ترین کارکرد نخبگان در چارچوب جمهوری اسلامی، تقویت گزاره&zwnj;هایی همچون حق&zwnj;گرایی، تمکین به قانون و اجتناب از قرار دادن موضوعات جناحی و گروهی در برابر قانون است.<br />این در حالی است که برخی از نخبگان با صبغه دینی، به حدود و صغور تفکیک قوا و قانون اساسی برآمده از آموزه&zwnj;های اسلامی، عامدانه یا جاهلانه پشت کرده و در بعضی مقاطع، علناً نهادهای رسمی کشور و مواضع آن&zwnj;ها را زیر سؤال می&zwnj;برند. فراتر از این، در مواردی که قانون با رویکرد آن&zwnj;ها مغایرت داشته باشد، به&zwnj;جای تمکین، از متخلفان حمایت کرده و نوعی تحدی را در پیش می&zwnj;گیرند. موارد پیش رو دراین&zwnj;باره قابل&zwnj;تأمل به نظر می&zwnj;رسند.<br />1. یکی از اصلی&zwnj;ترین خواسته&zwnj;های نظام سلطه، برهم زدن آرامش و ثبات در کشور است. طبعاً وفادار ماندن به مناسبات قانونی و حد و مرزهای معین&zwnj;شده، سنگ بنای آرامش و تأنی در جامعه به شمار می&zwnj;رود و در نقطه مقابل، تخطی و تخلف از این سرحدات، باعث هرج&zwnj;ومرج و ناآرامی می&zwnj;شود. به&zwnj;طور مشخص، تصمیمات هر نهاد و سازمانی به&zwnj;شرط مقارنه با مرّ قانون، محترم و لازم&zwnj;الاجراست و هیچ&zwnj;کس به&zwnj;ویژه نخبگان حق عدول از آن&zwnj;ها را ندارند. به&zwnj;عنوان نمونه، مقرراتی که برای برقراری امنیت و سلامت جامعه وضع می&zwnj;شوند، غیرقابل خدشه&zwnj;اند و کسی نمی&zwnj;تواند به بهانه برخورداری از رانت و جایگاه، آن&zwnj;ها را نادیده بگیرد. بدیهی است که گردنکشی و ویژه&zwnj;خواری برای خود و اطرافیان از سوی مسئولان در هر رده&zwnj;ای، مرزهای قانون&zwnj;مداری را به&zwnj;تدریج جابجا کرده و نوعی طبقه تافته جدا بافته و بی&zwnj;اعتنا به موازین کشور را شکل می&zwnj;دهد.<br />2. بنا به&zwnj;مثل &laquo;گر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ برآورند غلامان وی درخت از بیخ&raquo;، دعوت مردم به رعایت خط قرمزها و قوانین درصورتی&zwnj;که نخبگان خود به آن&zwnj;ها بی&zwnj;اعتنا باشند، نوعی استاندارد دوگانه در برداشت از قانون را شکل می&zwnj;دهد. به این مفهوم که هر حکم و تبصره&zwnj;ای مطابق میل، اراده و سلیقه خواص جامعه باشد، موردپذیرش و هر جا دستگاه&zwnj;های ناظر و متولی قانون در برابر خطا و تخلفات صورت گرفته بایستند، محل اعتراض و محاجه قرار می&zwnj;گیرند. قانون پذیری از بالا به پایین جریان دارد، نه برعکس؛ لذا دستگاه&zwnj;ها و متصدیانی که خود مجری قانون&zwnj;اند، باید التزام و حساسیت مضاعفی در انقیاد به قوانین داشته باشند تا این پیام به لایه&zwnj;های مختلف جامعه ارسال و الگوسازی شود.<br />3. در هیچ جامعه&zwnj;ای نیست که اصل تفکیک قوا و احترام به قوانین، قابل&zwnj;تردید و تشکیک باشد و بر این مبنا، در صورت محکومیت یک فرد یا گروه به دلیل انحراف از مقررات، همه موظف به تبعیت هستند. از باب مثال، در سال 2018، وقتی مشخص شد رئیس&zwnj;جمهور کره جنوبی دچار فساد مالی و نقض قوانین انتخاباتی شده، انتقادی نسبت به این حکم و برچسب زدن حزبی و جناحی به آن مطرح نشد و در نهایت، عالی&zwnj;ترین مقام یک کشور به 22 سال زندان و پرداخت جریمه 16 میلیون یورویی محکوم گردید.<br />این در حالی است که در کشور ما، برخی خواص در عوض حمایت از قانون و گردن نهادن به آن، صراحتاً نقش وکیل مدافع متخلفان را بر عهده می&zwnj;گیرند و نسبت به احکام صادره از سوی قوه قضائیه واکنش&zwnj;هایی با پیش&zwnj;زمینه حزبی و جناحی نشان می&zwnj;دهند. اساساً هیچ دستگاهی به&zwnj;ویژه عدلیه نمی&zwnj;تواند مغایر با قانون موضع بگیرد و جبهه گرفتن در برابر آن، عملی تقبیح شده است.<br />4. فساد و استانداردهای دوگانه طبق نظریات جامعه&zwnj;شناسی، ارتباطی دوسویه با یکدیگر دارند. به&zwnj;این&zwnj;ترتیب که پذیرش گزینشی چارچوب&zwnj;های مصرح در قانون اساسی، خواه&zwnj;ناخواه لانه فساد را مهیا می&zwnj;کند و برخی با توجیهات شخصی، وارد کانالی می&zwnj;شوند که انتهای آن، به جرائم و تخلفات بعضاً گسترده و عمیق ختم می&zwnj;گردد. ضمن اینکه مصالح کلان کشور قابل تفسیر و تأویل نیستند و در اسناد رسمی به&zwnj;روشنی بیان شده&zwnj;اند. با این حساب، اگر خواستار جامعه&zwnj;ای عاری از فساد و عدالت پذیر هستیم، همه باید تساوی و تسلیم شدن در برابر قانون را بپذیرند و منافع ملی را بر مقاصد جناحی ترجیح دهند.<br />5. قوه قضائیه مطابق با عملکرد حدوداً دوساله خود در دوره تحول قضایی ثابت کرده که عقد اخوت با کسی نبسته و تعلقات حزبی در آن جایگاهی ندارد. عدلیه حتی پاک&zwnj;سازی را از درون خود شروع کرد و با محاکمه طبری&zwnj;ها و سپس مسئولان متخلف گذشته و حال، کارنامه روشن و قابل دفاعی از خود ارائه داد. بر این مبنا، عجیب نیست کسانی که منفعت حزب و گروه خود را درخطر می&zwnj;بینند، صدای اعتراض خود را بلند کنند و به روش&zwnj;های قانون&zwnj;شکنانه متوسل شوند. نکته مهم اما اینجاست که به تعبیر رئیس عدلیه، قوه قضائیه مصمم است دست مفسدان و متخلفان را از بازو قطع کند و تا ریشه&zwnj;کن شدن همه شریان&zwnj;های فساد، این مبارزه ادامه خواهد داشت.</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: حمایت</span></p>