255128 تحلیل شخصیت مالک مالکی به بهانه قسمت‌های پایانی زخم کاری مالک مالکی شخصیت منحصربه‌فردی است؛ بخشی از ویژگی‌های شخصیتی آن توسط ویلیام شکسپیر در نمایشنامه مکبث شکل‌گرفته و برخی دیگر توسط محمود حسینی‌زاد در کتاب بیست زخم کاری. با این‌حال مهم‌ترین وجود شخصیتی مالک، به عملکرد و رفتار او در سریال برمی‌گردد، که توسط خود محمدحسین مهدویان نوشته‌شده و جواد عزتی به بهترین شکل آن را اجرا کرده است. مطالعه‌ ویژگی‌های شخصیتی مالک در این قسمت‌های آخر سریال زخم کاری، جالب است. <p><span style="font-size: 12px"><br /><b>1- برتری&zwnj;جویی</b><br />مهم&zwnj;ترین ویژگی مالک، به تمایلش به&zwnj;قرار گرفتن در جایگاه قدرت برمی&zwnj;گردد. او که سالیان سال به&zwnj;واسطه شغل پدرش، نتوانسته به جایگاه والایی دست پیدا کند حالا هرقدر هم که قدرت داشته باشد بازهم حس برتری&zwnj;جویی&zwnj;اش ارضا نمی&zwnj;شود. او فقط در شرایطی آرام می&zwnj;گیرد که جای نفر اول قدرت بنشیند و به همین دلیل هم&zwnj;دست به قتل ریزآبادی می&zwnj;زند.<br /><br /><b>2- بی&zwnj;اراده و سلطه&zwnj;پذیر</b><br />مالک باوجود رسیدن به جایگاه قدرت، از خودش اراده چندانی ندارد؛ اجازه می&zwnj;دهد سمیرا رویش تسلط داشته باشد. او سالیان سال گوش&zwnj;به&zwnj;فرمان ریزآبادی بوده و در مواجهه با سمیرا، خودش را در جایگاهی پایین&zwnj;تر دیده است اما حالا هم که می&zwnj;تواند او را به&zwnj;راحتی از میدان به در کند، بازهم زیر سلطه&zwnj;اش می&zwnj;ماند. یواشکی زیرآبی می&zwnj;رود و مسائلی را از سمیرا مخفی می&zwnj;کند، اما همچنان زیر سلطه&zwnj; اوست و حاضر است از او کتک بخورد.<br /><br /><b>3- نیاز به امنیت و ثبات</b><br />مالک به دنبال احساس امنیت و ثبات است؛ امنیتی که در گذشته در زندگی&zwnj;اش احساس نکرده. هیچ&zwnj;گاه عواطف و علایقش موردتوجه قرار نگرفته بوده و همیشه به&zwnj;روزی فکر می&zwnj;کرده که بی&zwnj;هیچ دغدغه به آن برسد. به نظرش صرفا با داشتن قدرت بیشتر است که می&zwnj;تواند این امنیت را حساس کند. در واقع قدرت بیشتر، حس رضایت و آرامش او را بیدار می&zwnj;کند.<br /><br /><b>4- اضطراب و پریشانی</b><br />مالک برای رسیدن به&zwnj;قدرت و نهایتا آرامش و امنیت، حتی به قتل متوسل می&zwnj;شود. بااینکه مطمئن است روزی تمام این سختی&zwnj;ها تمام می&zwnj;شود و زندگی باثباتی را تجربه می&zwnj;کند، اما مدام درگیر کابوسی وحشتناک است؛ تصویر آنهایی که به قتل رسانده از جلو چشمش رد می&zwnj;شود و اضطراب و تهوع، راحتش نمی&zwnj;گذارد. عذاب وجدان شدیدی گریبانش را گرفته و حتی به سمت هذیان&zwnj;گویی و حرکات غیرمعقول پیش می&zwnj;رود. هرچه می&zwnj;گذرد، این اضطراب بیشتر می&zwnj;شود.<br />&nbsp;<br /><b>5- بیماری جسمی</b><br />اضطراب و عدم امنیت و ترس شدید باعث شده تا ضعف روانی، رفته&zwnj;رفته در مالک به ضعف جسمانی و نهایتا بیماری جسمی تبدیل شود؛ او مدام سیگار می&zwnj;کشد و گاه و بی&zwnj;گاه تهوع دارد. شاید ابتدا این تسلط را روی خودش داشت که در دستشویی استفراغ کند، اما حالا به&zwnj;جایی رسیده که کاملا غیرارادی دچار ضعف می&zwnj;شود و استفراغ می&zwnj;کند.<br /><br /><b>6- حسادت و حقارت</b><br />مالک حسود است. درواقع بخش مهمی از تصمیم به قتل ریزآبادی و نابودی ناصر، به همین حسادت برمی&zwnj;گردد. زمانی که برای میثم اسب می&zwnj;خرد، ناصر را پیش چشم مائده تحقیر می&zwnj;کند و منصوره را در اوج شکست می&zwnj;بیند، انگار بعد از سالیان سال، حقارت و حسادتی که در وجودش بوده، آرام می&zwnj;گیرد. درواقع مالک مدام در پی این است که احساس حقارت و خودکم&zwnj;بینی خودش را از بین ببرد.<br /><br /><b>7- شخصیت وابسته</b><br />مالک آن&zwnj;قدر به همسر و فرزندانش وابسته است که نمی&zwnj;تواند زندگی را بدون آنها تصور کند. بیشترین نقطه&zwnj;ضعفش آنها هستند. با اینکه به&zwnj;قدرت زیادی رسیده و می&zwnj;تواند به همه&zwnj;جا برسد، اما مدام با همسرش تماس می&zwnj;گیرد و می&zwnj;خواهد پدری نمونه باشد. از مشکلاتی که برای خانواده&zwnj;اش پیش می&zwnj;آید، سخت پریشان می&zwnj;شود. حاضر است دست به هر کاری بزند که آنها با آرامش زندگی کنند و خطری تهدیدشان نکند.<br /><br /><b>8- نداشتن احساس شادی</b><br />مالک نمی&zwnj;تواند خودش را شادمان ببیند. بااینکه به هدفش رسیده و تقریبا هرکس مزاحمش بوده از سر راهش برداشته است، اما خوشحال نیست. شاید چون جایگاهی که در آن قرارگرفته به او تعلق ندارد و آن&zwnj;قدر تحت تاثیر احساسات است که نمی&zwnj;تواند ذره&zwnj;ای از آنچه در گذشته رخ&zwnj;داده دست بکشد و از خوشخبتی فعلی&zwnj;اش احساس شادی کند.<br /><br /><b>9- شخصیت سودایی</b><br />اگر بنا باشد این کاراکتر را بر اساس تاثیر مزاج&zwnj;ها روی شخصیت، ارزیابی کنیم شاید بتوانیم او را شخصیتی سودایی بنامیم. طبق این تعریف، آنهایی که مزاج سودایی دارند، بی&zwnj;قوت و کم&zwnj;جان هستند، بیمناک&zwnj;اند و مدام می&zwnj;لرزند. حتی از خودشان هم می&zwnj;ترسند. منفعل&zwnj;اند اما درعین&zwnj;حال پرخاش می&zwnj;کنند. تنها هستند و به همه شک دارند. بی&zwnj;ثباتی عصبی، تغییرات شدید احساسات و&hellip; از دیگر ویژگی&zwnj;های سودایی&zwnj;هاست.<br /><br />&nbsp;منبع: فیلیموشات</span></p>